۱۳۹۱ آبان ۲۳, سه‌شنبه

کسی که مثل هیچکس نیست!



کسی که مثل هیچکس نیست

شعر: فروغ فرحزاد
آهنگ: فریدون فرخزاد
با صدای: فریدون فرخزاد

کسی می آید
کسی که مثل هیچکس نیست
من خواب یک ستاره قرمز را
وقتی که خواب نبودم دیده ام
من دیده ام که کسی می آید
کسی می آید
کسی که مثل هیچکس نیست
چرا من این همه کوچک هستم
که در خیابان ها گم می شوم
چرا پدر که این همه کوچک نیست
و در خیابان ها هم گم نمی شود
کاری نمی کند
که آن کسی که به خواب من آمده است
روز آمدن را جلو بیندازد

و مردم محله کشتارگاه
که خاک باغچه هاشان هم خونی‌ست
و آب حوض هاشان هم خونی‌ست
و بند کفش هاشان هم خونی‌ست
کاری نمی کنند
که آن کسی که به خواب من آمده است
روز آمدن را جلو بیندازد
کسی می آید
کسی که در دلش با ماست
در نفسش با ماست
و در صداش با ماست
کسی که آمدنش را نمی شود گرفت
و دستبند زد
و به زندان انداخت
کسی می آید
و نان را قسمت می کند
و پپسی را قسمت می کند
و باغ ملی را قسمت می کند
و شربت سیاه سرفه را قسمت می کند
و روز اسم نویسی را قسمت می کند
و نمره مریض خانه را قسمت می کند
و چکمه های لاستیکی را قسمت می کند
و سینمای فردین را قسمت می کند
و هر چه را که باد کرده باشد قسمت می کند
و سهم ما را هم می دهد
من خواب دیده ام
که کسی می آید
کسی که مثل هیچکس نیست