۱۳۹۱ اسفند ۴, جمعه

عشق و اميد در كلام فريدون فرخزاد

فريدون فرخزاد
باشد که روزگار ظلم نیز بسر آید و آفتاب بر آید و حقیقت در چهره مردم بدرخشد و عشق آن سپیده دمی گردد که بسوی آن گام بر می داریم. 

من با عشق بدنیا آمده ام، با عشق زندگی کرده ام و با عشق از دنیا می روم تا آن چیزی که از من باقی می ماند فقط عشق باشد .

فریدون فرخزاد

لس آنجلس

 12 ژانویه 1989


۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه

شرقي غمگين - فريدون فرخزاد

صفحه ترانه شرقي غمگين با صداي فريدون فرخزاد


نام ترانه: شرقي غمگين
ترانه سرا: ايرج جنتي عطايي
با صداي: فريدون فرخزاد


ای شرقی غمگین! وقتی آفتاب تو رو دید
تو شهر بارونی بوی عطر تو پیچید
شب راهشو گم کرد تو گیسوی تو گم شد
آفتاب آزادی از تو چشم تو خندید

ای شرقی غمگین! تو مثل کوه نوری
نذار خورشیدمون بمیره
تو مثل روز پاکی مثه دریا مغروری
نذار خاموشی جون بگیره

ای شرقی غمگین! بازم خورشید در اومد
کبوتر آفتاب روی بوم تو پر زد
بازار چشم تو پر از بوی بهاره
بوی گل گندم تو رو به یاد میاره

ای شرقی غمگین! تو مثل کوه نوری
نذار خورشیدمون بمیره
تو مثل روز پاکی مثه دریا مغروری
نذار خاموشی جون بگیره

اي شرقي غمگين! چه سخته بي تو مردن
سخته به ناكامي به دندون لب فشردن
سخته توي مرداب گل تنهايي كاشتن
اما مجالي نيست براي غصه خوردن

ای شرقی غمگین! تو مثل کوه نوری
نذار خورشیدمون بمیره
تو مثل روز پاکی مثه دریا مغروری
نذار خاموشی جون بگیره

ای شرقی غمگین! زمستون پیش رومه
با من اگه باشی گِل و بارون کدومه
آواز دست ما می پیچه تو زمستون
ترس از زمستون نیست که آفتابش رو بومه

ای شرقی غمگین! تو مثل کوه نوری
نذار خورشیدمون بمیره
تو مثل روز پاکی مثه دریا مغروری
نذار خاموشی جون بگیره



پيوندها

شرقي غمگين - اجرا با گروه كر + سخناني از فريدون فرخزاد(دانلود)