۱۳۹۰ مرداد ۲۸, جمعه

نقدی کامل بر روی مستند "شب بود" شبکه من و تو



قدیمی ها - م.صدر: همانطور که وعده کرده بودم نقد کاملی بر روی مستند "شب بود" تهیه نمودم که از نظر گرامی شما عزیزان می گذرد.
باشد که مسئولین شبکه من و تو و بالاخص خانم فائقه آتشین که همچون نام فامیلشان هنوز هم گرمای آتش درونشان شعله ور است و زبانه های آن بر صغیر و کبیر و زنده و مرده رحم نمی کند کمی به خود آیند و بدانند بسیار فرق است بین هنرمندی که همه عمر به مردم دروغ گفته و می گوید و به جز ثروت اندوزی دغدغه دیگری ندارد و هنرمندی که از ابتدا تا انتها برای مردمش زیست، برای مردمش تلاش کرد و به خاطر آنها جانش را ارزانی داشت. فرق است بین هنرمندی که با چهارپا و با تیراندازی به او از مرز گذشت و هنرمندی که با تأیید دولت و مقامات از فرودگاه مهرآباد و با بهترین خط هوائی و در فرست کلاس از کشور خارج شد. فرق است بین هنرمندی که دکترای حقوق سیاسی داشت تا هنرمندی که فقط تا سوم دبستان درس خوانده است. و خیلی فرق های دیگر.
برای نقد مستند "شب بود " بهترین روش این را دیدم که اظهارات هر مخاطب را به طور جداگانه مورد نقد قرار دهم تا نکته ای از قلم نیفتد و خوانندگان محترم نیز آشفته خاطر نگردند:
میرزا آقا عسگری
1 - می فرمایند مبنای کتاب خنیاگر در خون سایت گوگل بوده است. سایت گوگل یک سری اطلاعات کلی که تقریباً همه آنها را می دانند در مورد معروفین دارد و نه بیش از آن که در مورد فریدون این اطلاعات نواقص و اشتباهات بیشتری نسبت به دیگر هنرمندان دارد. من فکر نمی کنم برای نوشتن یک کتاب آن هم در مورد شخصی مثل فریدون فرخزاد سایت گوگل مبنای مناسبی باشد بالاخص که آن سایت هم تارنمای رسمی فریدون فرخزاد نبوده و نیست.
2 - فریدون هرگز در هیچ کجای دنیا غریب نبوده است. به هر کجای دنیا که سفر می کرد بسیاری بودند که گردا گرد او جمع می شدند و عاجزانه از او درخواست می کردند تا به خانه آنها برود. فریدون فقط در قلب خودش و در اعماق و زوایای درونی خودش غریب بود و همیشه فکر می کرد چطور باید مخاطبانش را به آن درجه از آگاهی که می خواهد و لازم است برساند.
3 - کسی در مورد فریدون سکوت نکرده است. مخصوصاً کسانی که در زمره دوستاران واقعی او هستند. سکوت را اکثراً هنرمندانی کرده اند که به دست او و توسط او پا به عرصه هنر و شهرت و ... گذاشته اند ولی آنها نیز بهتر است کمی فکر کنند که مرگ برای همه هست و به قول فریدون مردن در رختخواب و هنگامی که با تمام وجود به این دنیا چسبیده اید افتخاری ندارد.
4 - فریدون در بیست سالگی به آلمان نرفت بلکه در 18 سالگی برای اولین بار به آلمان رفت.
5 - هرگز، هرگز، هرگز آنیا، فریدون را به فضای فرهنگی آلمان وارد نکرد. آنیا اصلاً و ابداً خود آدم هنری نبود و در حقیقت چون می دید که هنر فریدون، او را از او گرفته است با هنر، آنچنان رابطه خوبی هم نداشت. این خود فریدون بود که در آلمان به جامعه هنری آنجا وارد شد و با یادگیری سریع، وسیع و بی نقص زبان آلمانی که حتی به لهجه های آن نیز احاطه پیدا کرد، شروع به شعر گفتن نمود و در سال سوم ورودش با آن کشور کتاب شعر خود را به چاپ رساند و در سال چهارم جایزه بهترین کتاب شعر سال را از آن خود کرد.
6 - فریدون دو روز آخر هفته را از مونیخ به هانوور بفاصله 1800 کیاومتر نمی رفت (مونیخ در جنوب آلمان است و هانوور در شمال آلمان) تا باغبانی کند. اگر چنین بود که باید بیش از در آمد آن دو روز را برای کرایه که همشه در آلمان گران بوده می پرداخت. شما با زیرکی خاص خود می خواهید از ارزش فریدون بکاهید. باز اگر می فرمودید فریدون در همان مونیخ در پمپ بنزین کار می کرد (همان طور که اینجانب در زندگی نامه ذکر کرده ام) یک حرفی.
7 - در دوران اعلیحضرت کدام مردم ایران تا گلو در عذاب فرو رفته بودند؟ و از فریدون خواسته بودند بیاید و آنها را نجات دهد؟ شما گویا دچار وهم و خیال شده اید! در آن دوران بالخص بعد از سال 1347 مردم ایران بالاترین سرانه درآمد بعد از آمریکا و کشورهای اسکاندیناوی در جهان را داشتند و در بهترین شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی زندگی می کردند.
8 - شما هم که دنباله رو شایعات تدوین شده در قم بسال 1348 هستید. شایعاتی مبنی بر همجنس گرا بودن فریدون. مطمئن باشید همانطور که دیگران هم در طول تمام این سال ها نتوانستند، شما هم نمی توانید با کاستن از ارزش فریدون بر ارزش بی مقدار خود بیفزائید.
9 - شما که می دانستید مصاحبه خواهید داشت ای کاش حداقل یک مسواک می زدید تا جرم آن دندان های زیرین شما چهره مشعشع شما را خراب نکند.
10 - آقای فرخزاد کی و کجا و توسط چه کسی از شما دعوت کرده بود که به دیدار شما بیاید؟ آقای میزا آقا یک کمی یواش تر لطفاً.
11 - شما، وقتی خبر ترور فریدون را شنیدید فکر کردید خودتان ترور شده اید؟ یعنی ندیده و نشناخته آنقدر فریدون را دوست داشتید؟ اگر می خواهید مثل فریدون ترور شوید آسان است ولی شما مرد این میدان نیستید.
12 - دلیل شما مبنی بر انتظار فریدون برای وقوع حادثه چیست؟
13 - شما به قول خودتان جز مخالفین انقلاب اسلامی هستید، لذا چرا لفظ ورزشگاه آزادی را به کار می برید؟ نام صحیح آن "استادیوم یکصد هزار نفری آریا مهر است".
14 - فریدون چطور عضو کنفدراسیون دانشجویان بود که به محض ورود به ایران هم در وزارت امور خارجه و هم دانشگاه تهران و هم حساسترین سازمان یعنی تلویزیون ملی ایران و سپس رادیو ایران برایش بهترین مشاغل را پیشنهاد کردند؟ فریدون از لحظه ورود به ایران تا آخرین لحظه زندگی به نظام شاهنشاهی، قانون اساسی مشروطیت و حزب رستاخیز ملت ایران وفادار بود. عکسی که از او در مقابل تمثال اعلیحضرت فقید در همین برنامه نشان داده شد، اشتغال فریدون در رادیو درفش کاویان در سال های 63-1362 و همکاری با نماینده سازمان امنیت و اطلاعات کشور در رادیو تلویزیون ملی ایران و سخنرانی های بیشمار او در ستایش از شاه ایران و استفاده از لفظ پادشاه در تمام سال های دور از وطن و ده ها واقعیت دیگر مؤید وفاداری فریدون به نظام سلطنتی و شخص اول مملکت بود.
- بدترین کار برای شما نوشتن کتاب در مورد شخصی است که حتی به 5 در صد از شخصیت، واقعیت، زندگی و نیمه پنهان او آگاهی ندارید ولی شوق معروف شدن شما را به این کار واداشت.
شاهین نجفی
1 - استفاده از بی ادبی برای معروف شدن انسان را تا کجا و تا چه درجه ای می تواند به انحطاط سوق دهد؟ من حتی از نوشتن این دو جمله احساس شرم می کنم و نمی خواهم قلم خودم را به آنها آلوده نمایم ولی چاره ای نیست. "تو ما را کردی (یک مکث معنا دار) خواننده"، "تو که نیستی میرم تو دبی می دم (باز یک مکث معنا دار) کنسرت". به قول سعید کنگرانی در فیلم در امتداد شب: وای بر ما که تو خواننده نسل ما هستی. و وای بر اکثر نسل جوان ما که به کجا دارند می روند چنین شتابان که همچو شمایی بیاید و در مورد فریدون مثلاً ترانه بخواند؟
2 - چه کسی گفته است که در زمانی که فریدون در آلمان بود جامعه روشنفکری آلمان جلوتر از ایران بوده است؟ بعد از تصویب قانون مشروطیت ایران جامعه روشنفکری کمتر کشوری در سطح ایران بوده است. رجوع کنید به تاریخ معاصر ایران در دو جلد. این هوشمندی و ژنتیک و استعداد خود فریدون بود که در هر شرایط، اوضاع اجتماعی را به خوبی تجزیه و تحلیل می کرد و نتیجه صحیح را بدست می آورد. اگر فریدون در هر جامعه ای متولد می شد سیصد سال جلوتر از آن بود.
3 - هرگز فریدون از طرف مردم مسخره نشد. شما آقای نجفی مثل اینکه معنی کلمات را نمی دانید. من نمی دانم سطح تحصیل شما چقدر است؟ ولی از الفاظ منور شما و شعری که در مثلاً ترانه اتان می خوانید معلوم است که زبان فارسی را بهتر از زبان ترکی نمی دانید! برای اطلاع شما فریدون فقط از سوی سه قشر مورد شایعه و افترا و تهمت قرار گرفت و نه تمسخر، اولی از سوی روحانیت قشری قم و نه همه آن علمای محترم و دوم از ناحیه مردانی که با او تاب رقابت نداشتند و سومی زنانی که نمی توانستند به او دست یابند. رجوع شود به زندگینامه فریدون فرخزاد نوشته اینجانب در مجله اینترنی قدیمی ها با ذکر دلالیل و مستندات و اقتباس از آن در سایت های دیگر.
4 - شما فرمودید "اصلاً فکر نمی کنم فریدون نزد روشنفکران ایرانی محبوب باشد"، اصلاً ممکن است دلیل خود را برای این ادعا بیان بفرمائید؟ اصولاً انتخاب شما برای مصاحبه در مستند شب بود به صرف اینکه یک ترانه بی سر و ته بسیار بی ادبانه به تقلید از گروه های رپ آمریکائی در مورد فریدون خوانده اید اشتباه بسیار بزرگی بوده است که خود تهیه کننده را هم متأسفانه زیر سئوال برده است. فریدون خود از بنیان گذاران جامعه روشنفکری ایران بود زیرا این او بود که باعث بوجود آمدن تغییرت اساسی در برنامه های تلویزیون ملی ایران و جذب بینندگان بیشمار آن رسانه شد. آمار فروش تلویزیون های شاوب لورنس، هیتاچی، آر سی ا و بعد پارس الکتریک تا 1200 درصد بعد از پخش فقط سه شماره از سری شوهای میخک نقره ای مبین این حقیقت است.
5 - شما فرمودید بیاد می آورید زمانی را فریدون به خاطر هموطنانش تبدیل به یک قهرمان شد. شما در سال 1361 چند سال داشتید که آن را بیاد می آورید؟ من فکر می کنم وقتی صحبت از بیاد آوردن و ذکر خاطره است هر کسی نمی تواند بیش از سنش بیاد بی آورد مگر دارای علم غیب باشد. علم پزشکی هم همین را می گوید.
6 - خیر آقای نجفی فریدون نمرده و تمام نشده. اتفاقاً تا دنیا دنیاست و تا یک نفر ایرانی وطن پرست در تمام دنیا وجود دارد فریدون هم در زبان او و کردار او و ... وجود او زنده است و شاهد.
7 - آقا نجفی آخر من در مقابل این همه بی ادبی شما و بی حرمتی شما نسبت به مردگان چه بگویم؟ شما فرموید: مرده پرستی ابلهانه است. خیر در تمام دنیا ملت ها برای بزرگانشان هزار کار می کنند. میدان و خیابان نام گذاری می کنند و مقبره های با شکوه می سازند و همه ساله از آنها تجلیل می کنند و ... همان طور که ما برای ستار خان و امیر کبیر و دکتر مصدق و هزاران امثالهم چنین می کنیم. شاید کار شما ابلهانه باشد که برای معروفیت و متعاقب آن ثروت اندوزی به هر وسیله ای متشبث می شوید.
8 - شما فرمودید "من با طرز تفکر فریدون مشکل داشتم و هم با روش فریدون" همان طور که در بند 5 نوشتم شما فقط می توانید در محدوه سنی خودتان اظهار عقیده بفرمائید.
9 - شما ممکن است برای اصلاح اجتماع روش تزریقی خودتان را برای ما شرح بدهید. من نمی دانم شما فیلسوف هم هستید؟
10 - شما از فریدون چه می دانید؟ شما از محیطی که فریدون طی سال های 57-1347 در آن کار کرد چه می دانید؟ شما از اجتماعی که قشریون برای ما ساخته بودند که حتی نگاه کردن به یک زن گناه شمرده می شد و تلویزیون حرام اعلام شده بود و ... و فریدون در همان زمان دست خانم ها را به نشانه احترام می بوسید چه می دانید. شما بهتر است در همان آلمان بمانید که جائی در ایران در هیچ زمانی نخواهید داشت. زیرا من حقیر و امثال من، جوانانی را تربیت می کنیم که شما و شماها نتوانید به این آسانی ها آنها را فریب دهید.
آقای اسفندیار منفرد زاده
1 - شما دیگر چرا؟ اصلاً و ابداً از شما انتظار نداشتم. شما تا قبل از این مصاحبه جایگاه بسیار خوبی در ذهن من و دیگران داشتید. با تمام احترامی که برای شما به عنوان یک آهنگ ساز که موسیقی متن فیلم قیصر را در کارنامه خود دارد قائلم، معذالک با توجه به مسئولیتی که در قبال فریدون فرخزاد دارم مجبورم به برخی مغایرت ها در گفتار شما اشاره نمایم.
2 - فریدون اولین شو خود را در تلویزیون ملی ایران و با شرکت ماریا شل ستاره زیبای آلمانی اجرا کرد. نام میخک نقره ای را هم همان طور که در متن زندگی نامه فریدون فرخزاد آورده ام فریدون و من انتخاب کردیم و بین نام های میخک طلائی و میخک نقره ای مردد بودیم. لذا اولین شو فریدون در انجمن ایران آمریکا در نزدیکی سفارت آمریکا نبود و در استودیوی طنین با شما ملاقاتی نداشت. شاید شما فریدون را با شخص دیگری اشتباه گرفته اید.
3 – خیر، فریدون تجربیات دنیای متمدن را که جنابعالی آلمان را مظهر آن می دانید به ایران منتقل نکرد. اصولاً فریدون در برنامه های خود تمام سعیش را می کرد تا آن برنامه ها رنگ بوی خارجی نداشته باشد و تماماً نماد فرهنگ ملی ایران باشد. حتی از ریتم های افغانی و هندی و ... بیزار بود.
4 - تلویزیون ملی ایران خود در انتخاب برنامه ها برای پخش رأساً تصمیم می گرفت و از دنیای متمدن عقب تر نبود که هیچ اگر نگوئیم جلوتر نبود لااقل همزمان پیش می رفت. برای مثال سریال هایی که از این شبکه پخش می شد مثل مسافرت به اعماق دریا، غرب وحشی وحشی، مرد شش میلیون دلاری و ... جلوتر از خود آمریکا در ایران دوبله و پخش می شد.
5 - این جمله ادا شده توسط شما در مستند "شب بود" است خودتان قضاوت بفرمائید "فریدون همجنس گرائی را عار نمی دانست، به فریدون می گفتم خیلی خوب ولی نگو" این یعنی که شما هم همسو با دشمنان فریدون به این شایعه ساخته و پرداخته قم دامن می زنید. آیا شما می توانید دلیلی و یا شاهدی و یا مدرکی بر این ادعایتان بیاورید؟ واقعاً از شما انتظار نداشتم. آقای منفرد زاده می خواهید بنده فقط دو تا از شاهکارهای شما در اسفند 1352 را برای اطلاع همگان با ذکر دلیل و مدرک و زمان و مکان و ... ذکر کنم. کسی که در خانه شیشه ای نشسته است سنگ پرانی نمی کند. آن هم با گفتن مسائل این چنینی. تازه فریدون آنقدر نزدیکی و دوستی نسبت به شما نداشت. فریدون اصولاً ها ملت میناسیان، جهان بخش پازوکی و خیلی های دیگر را که در کار ترانه سرائی بودند قبول داشت. شما اصولاً بیشتر سازنده موسیقی متن فیلم بودید تا ترانه سرا لذا نمی توانستید با فریدون زیاد سر و کار داشته باشید.
6 - فریدون و سوسیالیسم! فریدون و کمونیسم! فریدون در زمان دانشجوئی چرا ولی بعد از مراجعت نهایی به وطن آن احساسات و سمپاتی مختصر به این به اصطلاح مکاتب سیاسی را هم کنار گذاشت و با تمام وجود به صحنه دل بست. فریدون فرخزاد شدیداً به رژیم مشروطه سلطنتی علاقه داشت و عشق می ورزید و تا آخرین لحظه حیات هم بر این علایق خود استوار و پا بر جا بود. اگر به سخنان فریدون در تمام کنسرت هایش توجه بفرمائید بالاخص برنامه معروف "کنسرت آلبرت حال لندن" در نوروز 1367 در چند نوبت فریدون از واژه "پادشاه ایران" برای اعلیحضرت فقید استفاده می کند. دلیل دیگر، همکاری فریدون در نویسندگی و اجرای برنامه های مختلف در رادیو درفش کاویان بین سال های 69-1363 می توان نام برد. باز مراودت و مراجعات فریدون به دفتر اعلیحضرت رضا شاه دوم و علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی در خلال اقامت شش ماهه فریدون در آمریکا بود و ...
مجری برنامه
1 - پاپیون را نمی پوشند. می زنند. مثل کراوات. آیا تا به حال شنیده اید که بگویند فلانی کراوات پوشد؟ یا کراواتت را بپوش؟
2 - فرمودید بزرگترین کمک شما در ساخت آن مستند کتاب خنیاگر در خون بود. خود این کتاب نه تنها بر واقعیات استوار نیست بلکه از ابتدا ی چاپ آن، هم من و هم بسیاری دیگر از مطلعین در مورد فریدون آن را به دلیل اشتباهات بسیار فاحشی که دارد تحریف نموده بودیم. اصولاً آقای میرزا آقا عسگری صلاحیت و دانش و تبحر قلم لازم را برای نوشتن کتابی در مورد فریدون یا هر شخص دیگری را ندارند. ایشان حتی روز تولد فریدون را نمی دانند و در کتاب آن را سال 1325 ذکر کرده اند. در صورتی که 1315 است.
3 - جایزه فروغ به همت فریدون برگزار نشده بود بلکه با تصمیم وزارت فرهنگ و هنر برگزار و اهداء می شد مثل جایزه نیما و غیره.
4 - فریدون فرخزاد تنها یک شومن و یک آوازه خوان نبود، بلکه دیپلمات، شاعر، مترجم، نویسنده و سخنور بسیار ماهری بود که می توانست بدون آمادگی قبلی در هر موردی با سرعت یک صد کلمه در دقیقه صحبت کند. از نظر من هنر سخنوری او و آمادگی ذهنی او و سپس جذابیت و فیزیک او از بالاترین خصائص او به شمار می آمدند.
5 - هرگز استاد اسماعیل خویی برای دریافت جایزه فروغ به قول شما مورد تمسخر و طعنه جامعه روشنفکری ایران قرار نگرفتند. من اصلاً ابعاد این گفتار فاجعه آمیز شما را نمی توان درک کنم که کدام مغز بیماری این گونه شایعات را می سازد. برای پی بردن به اشتباه خود رجوع کنید به جراید آن دوره.
6 - شما در پایان برنامه فرمودید هنوز پرسش من پا بر جاست که چرا فریدون را کشتند؟ واقعاً آقای ... نمی دانم اسم شریفتان چیست؟ ولی حقیقتاً هنوز نمی دانید چرا فریدون کشته شد؟ پس این مستند را بر مبنای کدام فریدون ساختید؟
7 - نام صحیح فیلم "عشق من وین است" نه وین عشق من.
8 - آیا دلیل اصلی انتخاب آقای شاهین نجفی تبلیغات برای او نبود؟ و یا انتخاب آقای میرزا آقا عسگری؟ زیرا بسیار کسان بودند و هستند که اطلاعات وسیعی در مورد فریدون دارند و می توانند بی غرض و بی اشتباه در مورد او حرف بزنند.
9 - در تیتراژ پایان مستند نام آقای منوچهر وثوق به چشم می خورد که معلوم نشد نقش ایشان در تهیه این مستند چه بوده است؟
ابراهیم حامدی - ابی
1 - ترانه شب حتی یک بار هم در هیچکدام از برنامه های فریدون فرخزاد پخش نشد و نه هیچکدام از ترانه های دیگر شما. ادعای شما مبنی بر پخش 12 بار ترانه شب از تلویزیون ملی ایران کذب محض است.
2 - فریدون بر خلاف ادعای شما نه از شما و نه از کاراکتر شما به هیچ وجه خوشش نمی آمد و به هیچ وجه چهره شما را مناسب برای پخش از تلویزیون نمی دانست و این عقیده بسیاری دیگر از دست اندر کاران برنامه های هنری تلویزوین و بالاخص تهیه کنندگان و کارگردانان هم بود. اگر می خواهید نام برخی از آنان را ذکر نمایم. چرا فکر می کنید چون فریدون نیست می توانید همه واقعیت ها را و برخی اتفاقات را به نفع خودتان تغییر دهید؟
3 - آقای ابی تا اینجا را بی پاسخ می گذارم ولی چنانچه من‌بعد باز هم از این داستان ها سر هم بندی بفرمائید، آن وقت مجبور می شوم برخی حقایق را متناسب با بیانات شما ابراز نمایم.

منبع: قدیمی ها


۱ نظر:

  1. من بعد برنامه اون کتاب رو تهیه کردم از اینترنت! توی کتاب ۱۵ مهر ۱۳۱۷ به عنوان تولد آقای فرخزاد ثبت شده اما عکسی بعد از اون چاپ شده که زیرش نوشته شده : ۱۳۱۶!! یا جای دیگه تاریخ تولد رو اشتباه ثبت کرده!
    من ۲۰ سالم بیشتر نیست اما رو حیات و تفکراتم از بچگی متفاوت بود!‌اولین کتابی که خوندم پاسخ به تاریخ بود و همیشه در مورد این رژیم مطالعه میکردم و دلایل بدبختی ملت ایران رو جستجو میکردم! حالا که ۲ ساله فریدون رو میشناسم به کاراش افتخار میکنم و امیدوارم هرکدوم از آدمای دلسوز این کشور راه درست رو پیدا کنن برای کمک به این مردم ! فریدون صحنه رو انتخاب کرد در جایی که فضا بود اما الان اون فضا در دسترس نیست.

    پاسخحذف